وبلاگ خبری و فروشگاهی ساتاپلاس

حرف نو نگاه نو

بازدید 2611
0

چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید

واژه ها را باید شست،

واژه باید خود باد باشد ، واژه باید خود باران باشد

نگاه نو می خواد بگه:

ما مثل یک دنیای نا شناخته ایم اولین قدم برای داشتن زندگی زیبا و شاد ، شناخت دنیای خود مونه و شناخت دیگران قبل از شناخت خودمون کاری بیهوده ست

وقتی با خودت در صلح باشی آرام باشی شادی تو را هدایت می کند و با ذهن آزادت از عهده همه مسائل به خوبی برمیای مطمئن باش و خودت را باور کن

دنیا در کنارتونه تا به مقصود برسید و نه در مقابلتون .انتخاب با شماست که دنیا را در کنارتون بدانید و راه تعامل با آن را یاد بگیرید و یا مدام با دنیا بجنگید.

خودت را دوست داشته باش ،چون همه چی برای تو آفریده شده تا خوب استفاده کنی و خودت را بسازی و هیچ چیز را باخودت نمی بری ، به همه چیز علاقمند باش وبه هیچ چیز وابسته نشو ، تو به تنهایی کاملی . و در اصل هر آدمی که در طول روز می بینید مثل یک آموزگار است و تو می توانی در ارتباط با آنها به آرمانت برسی و اینطوری خودت را بهتر کشف کنی.

راز موفقیت و کلید بهشت واقعی شکر گزاریست و شکر گزاری یعنی زندگی در لحظه اکنون به بهترین شکل . یعنی فکرت و همه احساست متمرکز برای این لحظه باشه. خدا در گذشته و آینده نیست ،زندگی هم نیست، تو هم نباش و این راز موفقیته .

“شکر نعمت نعمتت افزون کند، کفر نعمت از کفت بیرون کند”.

شکر گزاری = شادی = خدا

نگاه نو می خواد بگه که شادی یعنی خدا را در لحظه اکنون زندگی کردن و زیبا دیدن یک هنر است تا بتوان زندگی شادی داشت که ذهن آزاد و عاشق می خواهد.

نگاه نو می خواد بگه زمان حال بی تقصیر است و آنرا به خاطر گذشته و آینده تباه نکنیم.

نگاه نو می خواد بگه برای خوب زندگی کردن باید خود را شناخت ، باید واقعیتها را پذیرفت تا خشم را از خود دور کرد، واقعیت زندگی اینه که ما برای حل مسائل طراحی شدیم و واقعیت اینه که زندگی سخته ولی از عهده ما برمیاد.

نگاه نو می خواد بگه خشم نشانه نارضایتی از زندگی و خداست و نشانه ضعف ایمان به خداست و کسی که به خدا ایمان داره راضیه و اعتماد داره و از درون شاده و واقعیتها را می پذیره و با زندگی نمی جنگه .

نگاه نو می خواد بگه که تو انتخاب گری و تو می توانی راهت را خودت انتخاب کنی اگر باورهای غلط دیگران تو را تبدیل به دیگری نکند و خودت بمانی و تعصب را رها کنی تا با ذهن آزاد و نه قفل شده راهت را بیابی.

نگاه نو می خواد بگه هم اکنون هم در دو دنیا زندگی می کنی یکی دنیای مادی که می بینیم و دیگری دنیای ذهنمان که دیدنی نیست که در واقع دنیای درون ما دنیای بیرون را هم می سازد.یعنی بهشت و جهنم واقعی در درون خودمان است و خودمان آن را می سازیم، کافیست دقت کنیم.

نگاه نو می خواد بگه خدا ، ماده اولیه جسم ماست و چیزی بیرون ما نیست و هسته وجود ماست لازم نیست دنبالش بگردیم یادمان باشد که فراموشش کرده ایم و خداوندی ما گم نشده فقط ما فراموش کرده ایم کیستیم؟

نگاه نو می خواد بگه همه چیز در این دنیا بهم مربوطه و اگر خطایی از کسی سر بزنه انصافش اینست که بدانیم همه در این خطا سهیمند و هرکس به اندازه کوتاهی که کرده . خطا کار با دست پنهان پدر و مادر و دیگران خطایی را مرتکب می شود ولی تنها مجازات می شود.

نگاه نو می خواد بگه ما با هم صف بسته ایم و همه به هم مربوطیم چه در رسیدن به آرمانمون چه در خطا هامون . یعنی ما باید یگانگی را بپذیریم و دیگری را از خود جدا ندانیم و قضاوت را به کسی واگذاریم که همه چیز را می داند.همه آزادند مثل ما وهمه حق دارند مثل ما و همه دل دارند مثل ما و همه قابل احترامند مثل ما چون انسانند مثل ما.

نگاه نو می خواد بگه که هدف از زندگی اینه که انسانیت را در خودمون کشف کنیم تا بتونیم صلاحیت پروژه انسان سازی را در فرزندمون داشته باشیم. کشف انسانیت یعنی کشف استعدادها و خلاقیتها در خودمون و دیگران.

نگاه نو می خواد بگه ازدواج مقدسه و پله ایست برای استقلال بیشترو صلاحیت می خواهد
و برای ازدواج هر دو طرف باید به مرحله ای از شناخت خود برسند تا توانایی یک ازدواج را داشته باشند

نگاه نو می خواد بگه عشق آموزش می خواد و برای اینکه کسی را حقیقی دوست داشته باشیم
باید چهار + یک را در خودمون داشته باشیم:
آگاهی، آزادی، استقلال، سلامتی + اعتماد

نگاه نو می خواد بگه یک انسان ظرفیت داره تا همه انسانها را دوست داشته باشه و عشق واقعی می تونه آنرا به والاترین درجه انسانی برسونه و راه رسیدن به آن تنها از دوست داشتن خودت آغاز می شه.

نگاه نو می خواد بگه
تفاوت وجود داره بین خود و من
تفاوت وجود داره بین دوست داشتن و عشق ورزیدن
تفاوت وجود داره بین وابستگی و دلبستگی
تفاوت وجود داره بین بخشیدن و تحمل کردن
تفاوت وجود داره بین غرور و عزت نفس
تفاوت وجو داره بین انتظار داشتن و توقع داشتن و …

نگاه نو می خواد بگه
بعضی واژه ها و باورهاجعلی و کاذب هستند بهترست اصل آن را بیایبم
مثل خود ، عشق ، ایمان ، خدا
مثل غیرت، تعصب ، غرور ، گناه و خیلی چیزهای دیگر

نگاه نو می خواد بگه
زندگی کن در دنیا گویی اولین انسان روی زمینی و قدر ذهن آزاد اندیش خود را بدان و کلید شاد زیستن در دست بزرگترین و ماهر ترین استادان ماست یعنی بچه ها

نگاه نو می خواد بگه به زمان مثل یک معجزه نگاه کنید زمان سختی و غم هم می گذرد و امیدوار باشید . می خواد بگه خوبی در هر آدمی بیشتر از بدی هاشه . می خواد بگه زمان های خوشی در همه بیشتر از ناخوشی هاست ” خدا را شکر”.

نگاه نو می خواد بگه هدف، همین اکنون است، آن را دریاب!

نگاه نو می خواد بگه ما می توانیم…

فرض کنید سوار برکشتی دارین در جهتی حرکت می کنید با اینکه شناگر ماهری باشید نمی توانید در اقیانوس به ساحل برسید لازمه رسیدن این است که در کشتی بمانید و با دیگران این مسیر را به خوبی طی کنید و از هر کس چیزی یاد بگیرید .هرچند انتخاب باشماست می توانید باهمه بجنگید ولذت مسیر را از دست بدهید و فراموش نکنیم که خدا در مسیر وجود دارد و نه فقط در ساحل.
منظورم از اینکه عاشق همه باشیم این نیست که ذهنی هرزه داشته باشیم منظورم اینه که این حس قشنگی به آدم میده تا لحظاتمون سرشار از صلح درونی باشه تا زندگی زیباتر بگذره ، عاشق بودن یعنی با خودت یکی شدن و یگانگی را درک کردن و با تمام وجود دنیا را امن دانستن

منظورم از اینکه دنیا را مقابل خود ندانیم این نیست که ما بد خواه نداریم بلکه اینه که این حس حس بیگانه شدن را به ما میده و نمی تونیم راحت زندگی کنیم و خودمون را تافته جدا بافته می دانیم فرض کنید همه تافته جدا بافته باشند چه می شود ؟حیف نیست ذهن آزادمون را خط خطی کنیم!

منظورم از این که آدما مثل همند و سیاه و سفید نیستند و یا چند دسته نیستند این نیست که خوبتر و بدتر وجود نداره حتما هست ولی ما نمی تونیم قطعی رای بدیم و قضاوت کنیم چون هنوز خودمون یه دنیای ناشناخته ایم و این حس که مدام در حال قضاوت باشیم انگار تکه های وجودمون را پراکنده می کنیم و دیگه جمع کردنش برامون سخت میشه در ناخوآگاه مون ثبت میشه و فقط اذیت میشیم آخه به ماچه که دیگری چه می کنه حتی باما

منظورم از خوب بودن همان خود بودنه و معنیش این نیست که اگه کسی در حق ما با بی انصافی ظلم کرد اجازه بدیم این ظلم ادامه پیدا کنه و در دل حس کنیم ما مظلوم و خوبیم و به به چه چه راه بندازیم نه برعکس خود بودن یعنی در بازی که دیگران برای آزار ما طراحی کردن سهیم نشویم بلکه خودمون برای خود تصمیم بگیریم و دچار احساسات نشیم ،گاهی تلنگر زدن ، تشر زدن خود عشقه خود خوبیست

حس همان هوشمندی و روح ماست خود میداند که چه کند ما به خاطر ترسهامون امتحانش نمیکنیم و زمانی که هوشمندی نباشه ما به افکار نیاز داریم ، احساس زایده افکاریست که منبع آن از دیگران تغذیه میشه مثل انتقام مثل لجبازی مثل کینه و…. واین یعنی گره خوردن همین گره هایی که می بینیم در جامعه هر روز داره بیشتر میشه

منظورم از اینکه ترسی برای از دست داشتن نداشته باشیم این نیست که بی خیال همه چی شیم و از گرسنگی بمیریم بلکه حس اینکه چیزی برای برای از دست دادن نداریم ما را شجاع می کنه و نترسیدن اولین قدم برای شروع یک زندگی بامهارت است اگه امتحانش کنی به محض اینکه هیچی برای تو نیست را داشته باشی حس اینکه همه چی برای توست را تجربه می کنی و این حس برتر کمکت می کند

اینکه تنفر نداشته باشیم یه چیز توهمی و غیر ممکن نیست اتفاقا ممکنه نه به خاطر اینکه چیزی برای تنفر وجود نداره بلکه حس تنفر برای ما اصلا خوب نیست وقتی یه دیوانه خودش را بزنه ما تعجب نمی کنیم تنفر هم مثل همونه در واقع کسی که این را درک نکنه از تمام هوش خود استفاده نکرده و زندگی نیمه جانی را تا انتها تجربه می کنه

اینکه خودشناسی بهترین راه درمانه برای این نیست که همراه بقیه در رودخانه ای که به سرعت می رود همراه شیم برای اینه که تا مسیر تمام نشده از رودخانه لذت ببریم چون خیلی ها هستند که انقدر گرفتار این معنی آن معنی می شن که اصل زندگی را یادشون میره

همه آدما تعارض هایی را با خودشون دارند و اتفاقا این تنها چیزیه که باهاش میشه رشد کرد و خود را از آن تعارض ها رها کرد و این معنیش این نیست که به جایی می رسه که دیگه تعارضی نداره این ویژگی انسانه تا دم مرگ با هاشه تا راکد نمونه

اینکه نگاه آدما اگه تغییر کنه زندگی کردن راحتتره معنیش این نیست که دیگه همه چی گل و بلبله معنیش اینه که اون آدم قوی تری شده و از پس آینده بهتر بر میاد و سختیها را راحتتر پشت سر می ذاره

معنیش اینه که زندگی را قشنگتر از قبل می بینه قدر چیزهایی که داره را بیشتر می دونه

اینکه می گم آزادی از هر قید و بندی منظورم بی بند وباری نیست آزادی جسمی نیست بلکه آزادی ذهنه حسیست که تورا از همه چیز خالی و پر می کند و اجازه میده روزنه هایی برای تبادل حس داشته باشی و آنها را باورهای اشتباهی دیگران کور نکنی

اینکه می گم تعهد با آزادی بدست میاد واقعیست کافیست امتحانش کنیم البته اگه کمی جرات به خودمون بدهیم

به محض اینکه خودمون را آزاد ببینیم برای خودمون حصاری می کشیم تا آزادیمون در بند نشه آزادی اگر به این نرسه در اصل آزادی نبوده دامی بوده که ما انتخابش کردیم به اسم آزادی

اینکه در لحظه زندگی کنیم یعنی هر لحظه تازگی را بدون درگیر شدن ذهنیات و افکار بگذرونیم آزادی یعنی این

منظورم از عشق یه چیز رمانتیک تخیلی نیست عشق یعنی خود کشی یعنی کشتن نفس یعنی نفس حضور نداره تا مانع شادی باشه یعنی راضی بودن یعنی این لحظه را واقعا زندگی کردن یعنی معشوق همیشه همراه و در قلب ماست عشق یعنی زیبایی را در هر چیز دیدن یعنی نهایت حس داشتن و حساس بودن ونه هیجان داشتن یعنی نهایت هوشمندی و مراقبه گون رفتار کردن
ایران صادقی
ساده ها زندگی را درک می کنند

و پیچیده ها زندگی را ترک می کنند

و معصوم ها زندگی را تجربه می کنند

و احمق ها زندگی را نه تجربه و نه درک و نه ترک می کنند!

برچسب‌ها:,

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید